شهرداری جدید تهران پیشتر در چالشها و تنشهایی که بین مردم و حکومت پیش میآمد، بهوضوح روبهروی مردم قرار میگرفت و با نصب بنرها، تابلوها و نوشتههایی در راستای دیدگاه غالب، به بخش دیگری از جامعه بیتوجهی یا حتی دهنکجی میکرد. این رفتار مختص شهرداری نیست و مشابه آنرا بارها در صدا و سیما و روزنامههای جناح معروف به اصولگرا دیدهایم. امروز و در حالیکه حدود یک ماه از شروع اعتراضها و ناآرامیهای کشور میگذرد، یک نهاد رسمی و وابسته به تفکر غالب، واکنش و رویکردی متفاوت به خواستههای مردم نشان داده است.
رهگذران میدان ولیعصر امروز صبح بنری پوشیده با عکس تعدادی از زنان معروف و مطرح ایرانی، در ضلع شمال غربی با عناون «زنان سرزمین من ایران» دیدند. نام و چهرهی بسیاری از آنها برای بیشتر مردم آشناست و تعدادی نیز بین عامهی مردم کمتر شناخته شدهاند. مشخص است شهرداری تهران خواسته با نصب این بنر بزرگ واکنشی مثبت به اتفاقات یک ماه گذشتهی کشور داشته باشد، واکنشی مثبت ولی بسیار دیرهنگام؛ آنقدر دیر که تا الان سه نفر از این زنان خواستهاند تصویرشان از بنر حذف شود: فاطمه معتمدآریا، مرضیه برومند و پروانه کاظمی.
هرچند شهرداریها باید نهادهایی غیردولتی و مستقل باشند ولی میدانیم که در ایران چنین ویژگیای ندارند و این نهاد و نیز شورای شهر به یکی از جناحهای سیاسی کشور وابستهاند. پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شهرداری تهران نیز در جناح دولت، مجلس قرار گرفت تا یکدستی نهادهای حاکم صد در صدی شود. بنابراین بیراه نیست که نصب این بنر را نه یک کار فرهنگی ساده از طرف شهرداری تهران که انتخاب جناح غالب قدرت به حساب بیاوریم و با این رویکرد درمورد آن حرف بزنیم.
اولین و اصلیترین نقد به این برخورد درست شهرداری (جناح حاکم)، دیرهنگام بودن آن است، رفتاری که بارها مشابه آنرا در مقابل اعتراضها، نظرها و خواستههای بخشی از جامعه و مردم دیدهایم. همیشه وقتی اعتراضهای مردمی به یک تصمیم، اتفاق یا رفتار جناح حاکم و غالب شکل میگیرد، الگوی ثابتی را شاهد هستیم: بیتوجهی نهادهای سیاستگذار و تصمیمگیرنده، مسکوت نگه داشتن، انکار و بعد تغییر و تقلیل موضوع در رسانههای رسمی، برخورد قهرآمیز نهادهای انتظامی و پلیس و در نهایت تبدیل خشم و اعتراض مردم به آتش زیر خاکستر. حتی اگر فرض محال را بر اشتباه و نادرستی صد در صد خواستهی این بخش از جمعیت و جامعه بگذاریم، هیچ کدام از این نهادها در چنین شرایطی سعی در تعامل با مردم و افراد ناراضی ندارند و ترجیح میدهند نظر و خواستهی آنها را نادیده بگیرند.
رویکردی که بدون استثنا تمامی جامعهشناسان، کارشناسان و حتی نظریهپردازانِ نگرانِ همین نهادها، آنرا نادرست و خطرناک میدانند. هر چند نصب این بنر بزرگ تلاشی دیرهنگام برای توجه به خواستهی مردم است اما برای طراحی آن هم هوشمندی، اندیشه و درایت کافی وجود نداشته است تا حتی الان و با این دیرکرد زیاد، به نتیجهی بهتری برسد.
ظاهرا این بنر با کنار هم قرار دادن عکسهایی از زنان موفق و مشهور در حوزههای مختلف با عنوان «زنان سرزمین من ایران» میخواهد بهنوعی همهی آنها را فارغ از نوع تفکر و باور یا حتی ظاهر به رسمیت بشناسد و بپذیرد. یکی از تصاویر اصلی این بنر عکسی از بیبی مریم بختیاری مشهور به سردار مریم بختیاری یکی از مبارزان بزرگ دوران مشروطه است. مبارز و معترض بودن مریم بختیاری را باید نمادی مهم به شمار آورد، از سوی دیگر در تمامی عکسهایی که از این زن قدرتمند باقی مانده است، پوشش عرف ایل بختیاری دارد، یعنی لچک و سربند کوچکی که فقط بخشی کمی از موها را میپوشاند. هنوز زنان بختیاری از این نوع سربند استفاده میکنند و بیشتر موهایشان دیده میشود.
باید به سیاستگذارانی که بالاخره نصب چنین بنری را پذیرفتهاند یادآوری کرد اگر دختران و زنان شهرنشین یک ماه پیش با همین پوشش به خیابان میآمدند، پلیس امنیت اخلاقی بازداشتشان میکرد تا در یک جلسهی توجیهی ارشاد شوند!
یکی دیگر از نکات جالب توجه در این مجموعه، عکسهاییست که از مریم میرزاخانی و فروغ فرخزاد انتخاب شدهاند. تصاویر زیادی از مریم میرزاخانی بهعنوان یک ریاضیدان بزرگ و تاثیرگذار در تمام جهان، موجود است. مریم به جز در عکسهای معدودی پیش از مهاجرتش، حجاب ندارد ولی نوع پوشش و ظاهر بسیار سادهی این دانشمند افتخارآفرین، حتی با متر و معیارهای غیرمنطقی و عجیب صدا و سیما، بدون هیچ تغییری قابل نمایش است. مریم سالها خارج از ایران زندگی میکرد و همه او را با همان چهره و پوشش میشناسند ولی طراحان بنر تصویر واقعی او را به رسمیت نشناختهاند و سراغ قدیمیترین عکس موجود رفتهاند که شالی بر سر دارد.
چنین رویکرد و انتخابی درمورد فروغ فرخزاد کاملا غیرقابل قبول است، کسی که شاید بین تمام عکسهایش فقط در یکی دو فریم روسری کوچکی به سر دارد که نه به قصد حجاب و پوشاندن مو، بلکه بهعنوان پوشش رسمی یا مدی متناسب با بعضی لباسهای آن دوران استفاده میشد. مسئله این است که وقتی از این زنان بزرگ سرزمینمان یاد میشود، باید زندگیِ زیسته و واقعیت آنها همانطور که بوده، پذیرفته شود، نه اینکه تصاویری استثنا و دور از خود اصلی و همیشگی آنان ولی نزدیک به خواسته و نظر نهادهای رسمی ممیزی و برگزیده شوند.
شهرداری تهران تصاویری از زنان سرزمین ایران را بر فراز میدان ولیعصر بالا برده است ولی تا اینجا سه نفر از آنان خواستهاند که عکسشان از بنر حذف شود چون به برخوردهایی که در سه هفتهی مدت با زنان و مردان شده است، اعتراض دارند. در واقع اگر همان هفتهی اول چنین اقدامی میشد، اگر برخی سیاست گذاران و تصمیمگیران، دوراندیش و مصلحتاندیش میبودند حتما امروز کشور در شرایط بهتری قرار داشت و مردم هم به کار درست آنها واکنش منفی نشان نمیدادند؛ حتی با وجود نقایص و ایرادهایش.
پرسش افکار عمومی به بهانه چالش با کریمی قدوسی
بررسی تامین حقابه هیرمند در گفتگوی فراز با مسعود امیرزاده
اینفوگرافیک
هفتخوان خرید گوشیهای اپل در ایران
ای کاش کسانی که خود را فعال فرهنگی و رسانه فهم و غیره میپندارند کمی در طراحی ها و اجرا دقت کنند تا برای جذب حداکثری(شما بخوانید خودشیرینی) اینگونه هزینه سازی نکنند و دوباره باعث آورده شدن اسم افراد فراموش شده نشوند، این جماعت اگر جذب شدنی هم باشند،جذب شبکه های فرهنگی سفارتخانه ها شده اند و با یک عکس در دیوارنگاره چشم بر اقامت و تابعیت مضاعف خود نمیبندند.
✍ #علی_سلیمانی
#زن_عفت_افتخار
https://vrgl.ir/g4FE8